سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بیا ای دل از این جا پر بگیریم ...

ای به من از من خودی تر ....
ارسال در تاریخ یکشنبه 90 دی 4 توسط زهرا آهنگر

برای شناخت استعداد های انسان و سرمایه های او، دو راه وجود دارد:

1-    نیازها؛ چون هر نیازی نمایانگر استعدادهایی است.

2-    مقایسه با سایر جاندارها؛ وقتی سرمایه ی من بیش تر از بزغاله هاست، چگونه می توانم به کار بزغاله قانع شوم و در همان سطح بمانم؟

ما از رقابت و تضاد استعداد های انسان می یابیم که کار انسان حرکت است و این است که حتی خوردن و خوابیدن و رفت و آمدهایش باید حرکت باشند. باید تحرک باشند، نه تنوع؛ که تحرک، پله ها را زیر پا نهادن است و تنوع، در یک پله چند جور ایستادن. اکنون که کار انسان حرکت است، ناچار این حرکت جهتی دارد و محرکی دارد.

پایین تر تنزل است و برابر تنوع است و ناچار عالی تر می تواند جهت من باشد و ناچار کار من می شود حرکت و رشد و در نتیجه دنیا می شود راه و کلاس و کوره، نه آخور و خوابگاه و عشرتکده.

و به همین خاطر که در راه نمانیم زیر پای ما را داغ می کنند و با ضربه ها ما را به جریان می اندازند و به همین خاطر دنیا با درد و غم پیچیده شده است.

برگرفته از کتاب مسئولیت و سازندگی نویسنده علی صفایی حائری




قالب وبلاگ مرجع راهنمای وبلاگ نویسان