و این یعنی عشق!
ارسال در تاریخ جمعه 90 شهریور 11 توسط زهرا آهنگر
دلش خیلی سوخته بود و داشت دوباره می سوخت ...
گفتم کمی از آتش دلت به من بده ...
کاش نمی داد ، داد و سوختم و پیچیدم ...
با خود گفتم سوختم ولی خدا را شکر که او کم تر می سوزد ...
نگاهش کردم تا از آرامش او دلم کمی خنک شود ،
دیدم شعله ور تر شده،
گفتم کاش نمی داد، کم تر می سوخت ...
من هم شعله کشیدم از شعله کشیدنش!
و این یعنی عشق!